
در دنیای امروز تغییرات بسیار سریع تر از گذشته رخ می دهند. تغییرات در دنیای فنآوری و پیرو آن تغییر در تجارت، کسب و کار و دیگر جنبههای زندگی، بهدلیل گسترش فنآوری اطلاعات، شتاب بیشتری پیدا کرده است. همچنین تمایل روزافزون به جهانی شدن باعث شده تا ضرورت درک بهتر از “تغییرات” و “آینده” برای مدیران کسب و کار، مشتریان و تولید کنندگان پر رنگ تر شود.
همه ما می دانیم که ویژگی بارز آینده این است که دچار عدم قطعیت است اما با این وجود آثار و رگههایی از اطلاعات و واقعیت ها که ریشه در گذشته و حال دارند، میتوانند رهنمون ما به آینده باشند. اگر بخواهیم بر اساس تجربه های گذشته صرفاً برای چندین آینده محتمل تصمیم گیری کنیم در واقع از رصد تغییرات آتی غافل شده ایم. این عدم قطعیت نهفته در آینده برای بعضی، توجیه کنندهی عدم دور اندیشی آنهاست و برای عدهای دیگر منبعی گرانبها از فرصتها.
آیندهپژوهی مجموعه تلاشهایی است که با استفاده از تجزیه و تحلیل منابع، الگوها و عوامل تغییر و یا ثبات، به تجسم آیندههای بالقوه و برنامهریزی برای آنها میپردازد و منعکس میکند که چگونه از دل تغییرات (یا تغییر نکردن) امروز، واقعیت فردا متولد می شود. این علم، علم طراحی هوشمندانهی آینده است و کسب و کارها به آن نیاز روزافزون دارند. چون آنچه که تاکنون توانسته است مشتریان را راضی و خشنود کند بیشک برای تأمین رضایت و خشنودی مشتریان فردا کفایت نمیکند و در این مسیر سازمانهایی که چشماندازی شفاف از موضوعات و رویدادهای مختلف و دیدی جامع نسبت به مسائل دارند، موفق خواهند بود. همچنان که پیتر دراکر گفت: کسب و کار دو چیز بیشتر نیست: بازاریابی و نوآوری. بازاریابی برای تأمین خشنودی مشتریان امروز و نوآوری برای تأمین خشنودی مشتریان فردا و این دو جدا از هم نیستند. حال برای نوآور و فرصتیاب بودن لازم است به آیندهپژوهی اهمیت بشتری بدهیم و به یاد بیاوریم آموزهی کنت بلانچارد را که میگفت: سازمانهای پیشرو دو تیم دارند، یک تیم به بهبود فرایندها و محصولات جاری میپردازد و یک تیم برای آینده فکر میکند.
کسب مزیت رقابتی پایدار برای کسب و کارهای امروزی نیز در گرو ایجاد قابلیتهای دانشی و تخصصی برای آینده میباشد. سازمانهای موفق زمانی میتوانند رقابت اخلاقی داشته باشند که مجهز به قابلیتهای مناسبی برای تسخیر آینده شوند و سهم خود را در بازار افزایش دهند. ایجاد قابلیتهای پایدار، اثرگذار، منحصر به فرد و غیرقابل تقلید نیازمند آیندهپژوهی در کسب و کار میباشد و لازم است برآن اساس واحد های تحقیق و توسعه در سازمان ها جهت گیری نمایند.
آیندهپژوهی در زمرهی ” فنآوری های نرم“ قرار میگیرد و افق نگاه آن ۱۰، ۲۰ یا ۳۰ سال آینده است. این در حالی است که برنامهریزیهای متعارف به ۱ تا ۵ سال آینده نگاه میکنند و در نهایت آیندهپژوهی فرایندی است برای تصمیمگیریهای بهتر با نگاه به افقهای دور و هدف اصلی آن، شناخت فرصتها وفنآوری های جدید و تعیین بخش هایی است که سرمایه گذاری درآنها احتمال بازدهی بیشتری دارد.