
تخمین زمان مطالعه : ۳ دقیقه
هدف از این پژوهش بررسی نقش نوآوری سرمایه در ایجاد ارزش برای کسب و کار در سازمانها میباشد. با توجه به چشم انداز سرمایه فکری [IC)*[۱)تحقیق و توسعه سرمایهگذاری و تاثیرات آن بر عوامل مالی و عملکرد بازار شرکتها در نظر گرفته میشود. بررسی اجزای مختلف سرمایه فکری با استفاده از اقدامات مالی، ارزش افزوده ضریب فکری اصلاح شده برای تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار میگیرد. تحقیقات نشان میدهد که (IC) در یک شرکت به طور کلی دارای تاثیر منفی بر عملکرد مالی و بازار کسب و کار شرکت دارد. با این حال ارتباط بین سرمایه نوآوری که توسط [R&D)*[۲) بهرهوری هزینه [RDE)* [۳)و عامل عملکرد مالی و بازار شرکتها قابل توجه است.
سرمایهفکری یک اجماع عمومی است که قابلیتهای سازمانی در مدیریت دانش برای این میباشد که بر اساس منابع پایداری سازمان و مزیت رقابتی صورت بگیرد. با توجه به ماهیت ناملموس دانش مفاهیم مختلفی در دانشگاه مطرح گردید که هر یک سعی در این موضوع دارند که یک پدیده خاص را مطرح نمایند. اگر چه شرکتهای موفق متوجه این موضوع هستند که سرمایهگذاری در دانش کسب و کار به توانایی خود برای ایجاد محصولات و ارزش بالای خدمات ضروری است. شناسایی، ارزش نهادن به مدیریت داراییهای فکری یک سازمان و یک کار به مدیران کسب و کار بسیار دشوار است.
در میان تعاریف مختلف سرمایهفکری (IC) برای اولین بار توسط جان کانت گالبریت در سال ۱۹۶۹ منتشر شد. به طور کلی(IC) بیشتر به معنی عقل میباشد و معنی عقل به عنوان (آگاهی) محضمیباشد زیرا یک درجه از عمل فکری است پس سرمایههای فکری داراییهای نامشهود شخصی میباشد که یک نوع فرآیند ایدئولوژیکی است.
تا کنون هیچ طبقهبندی کلی برای سرمایهفکری بوجود نیامده است. سرمایهفکری یک منبع استراتژیک میباشد که به شرکت یا سازمان اجازه میدهد تا ارزش افزوده را برای سازمان ایجاد نماید. با توجه به نقش سرمایهفکری در ایجاد ارزشافزوده میباشد. سرمایهفکری دانشی است که میتواند به ارزش تبدیل شود. طبقهبندی سرمایهفکری به دو دسته سرمایهانسانی و سرمایهساختاری تقسیم میشود. این طبقهبندی سرمایهفکری از معروفترین نوع طبقهبندی میباشد.
سرمایهانسانی : سرمایهانسانی شامل دانش، تخصص و مهارت کارکنان میباشد.
سرمایهساختاری: سرمایهساختاری شامل فرآیندهای تولید، فنآوری اطلاعات، روابط مشتری، تحقیق و توسعه میباشد.
شرکتها از طریق کسب، نگهداری و استفاده موثر از منابع استراتژیک یکسری مزایای رقابتی بالایی را بدست میآورند پس سرمایهفکری به عنوان یک منبع استراتژیک به شرکت اجازه میدهد که ارزشافزوده ایجاد نماید.
سرمایهفکری نمیتواند به تنهایی ایجاد ارزش نماید و لازم است تا سرمایههای فیزیکی برای بررسی ارزشافزوده توسط شرکت به کار گرفته شود. ضریب ارزشافزوده یک روش برای اندازهگیری ارزشافزوده میباشد. این روش اندازهگیری بسیار مهم میباشد زیرا سهم هر منبع سرمایهفکری یعنی سرمایهانسانی و سرمایهساختاری را اندازهگیری مینماید.
intellectual capital (IC)سرمایه فکری [۱]*
Research And Development (R&D)تحقیق و توسعه [۲]*
Redundant Data Elimination (RDE) حذف دادههای تکراری [۳]*
Value adeled Intellectual Coefficient (VIC) ارزش افزوده ضریب فکری [۴]*
Human Capital(HC)سرمایه انسانی [۵]*
Social Capital (SC)سرمایه اجتماعی [۶]*